کد مطلب:154178 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:142
مختار و جنگ با ابن زیاد
پس از آن كه یزید هلاك شد و مردم شام با مروان حكم بیعت كردند.
مروان دو سپاه ترتیب داد یكی را به حجاز به جنگ ابن زبیر و دیگری را به سركردگی عبیدالله زیاد به سمت عراق روانه ساخت، عبیدالله در جزیره با قیس عیلان كه دست نشانده ابن زبیر بود به جنگ پرداخت، و این سرگرمی، او را از عراق مانع و جلوگیر شد، ولی پس از آنكه از گیرودار با قیس عیلان فارغ گردید آهنگ عراق كرد تا به موصل رسید، عبدالرحمان بن سعید كه عامل مختار بر موصل بود، به مختار نوشت: عبیدالله بن زیاد وارد سرزمین موصل گردیده و من آن جا را ترك گفته و در تكریت منتظر فرمان شمایم.
مختار كه تازه از زد و خورد با ابن مطیع فارغ شده بود با این صحنه رو به رو گردید، یزید بن انس را كه مردی باتدبیر، كاركشته و پخته و شجاع بود خواست و گفت: ترا برای چنین میدانی انتخاب می كنم كه به جز تو از هیچ كس ساخته نیست هر چه از سپاهیان خواهی با خود ببر و مرتب برایت كمك می فرستم.
یزید بن انس گفت: من با سه هزار سوار كه خودم آنها را انتخاب كنم می روم و دیگر كمك نخواهم؟ مختار موافقت كرد و گفت: تو سپاهیانرا برگزین ولی باز هم برایت سپاه می فرستم هر چند تو هم نخواسته باشی تا پشت سپاهیان محكم گردد و دشمنان را مرعوب سازد.
یزید بن انس از میان سپاهیان سه هزار نفر انتخاب كرد و عازم موصل گردید مختار و مردم كوفه تا دیر ابوموسی او را بدرقه كردند و در آن جا با او خداحافظی نموده مراجعت كردند [1] .
مروان دو سپاه ترتیب داد یكی را به حجاز به جنگ ابن زبیر و دیگری را به سركردگی عبیدالله زیاد به سمت عراق روانه ساخت، عبیدالله در جزیره با قیس عیلان كه دست نشانده ابن زبیر بود به جنگ پرداخت، و این سرگرمی، او را از عراق مانع و جلوگیر شد، ولی پس از آنكه از گیرودار با قیس عیلان فارغ گردید آهنگ عراق كرد تا به موصل رسید، عبدالرحمان بن سعید كه عامل مختار بر موصل بود، به مختار نوشت: عبیدالله بن زیاد وارد سرزمین موصل گردیده و من آن جا را ترك گفته و در تكریت منتظر فرمان شمایم.
مختار كه تازه از زد و خورد با ابن مطیع فارغ شده بود با این صحنه رو به رو گردید، یزید بن انس را كه مردی باتدبیر، كاركشته و پخته و شجاع بود خواست و گفت: ترا برای چنین میدانی انتخاب می كنم كه به جز تو از هیچ كس ساخته نیست هر چه از سپاهیان خواهی با خود ببر و مرتب برایت كمك می فرستم.
یزید بن انس گفت: من با سه هزار سوار كه خودم آنها را انتخاب كنم می روم و دیگر كمك نخواهم؟ مختار موافقت كرد و گفت: تو سپاهیانرا برگزین ولی باز هم برایت سپاه می فرستم هر چند تو هم نخواسته باشی تا پشت سپاهیان محكم گردد و دشمنان را مرعوب سازد.
یزید بن انس از میان سپاهیان سه هزار نفر انتخاب كرد و عازم موصل گردید مختار و مردم كوفه تا دیر ابوموسی او را بدرقه كردند و در آن جا با او خداحافظی نموده مراجعت كردند [1] .
[1] طبري 642:8 كامل 228:4.